توضیحات
کتاب آموزش مهارتهای زندگی – رشد هیجانی، اجتماعی، شناختی و «خود» – (جلد سوم – برای دوره متوسطه کلاسهای ۱۰ تا ۱۲) (به انگلیسی: The passport program: A journey through emotional social, cognitive and self – development) نوشته آن ورنون میباشد که توسط مهرداد فیروزبخت به فارسی ترجمه و توسط انتشارات دانژه منتشر شده است.
کتاب آموزش مهارتهای زندگی مجموعه سه جلدی است که بر اساس نظریه رفتاردرمانی عقلانی هیجانی آلبرت الیس طراحی شده است.
- جلد اول: برای دوره دبستان کلاسهای ۱ تا ۶
- جلد دوم: برای دوره متوسطه کلاسهای ۷ تا ۹
- جلد سوم: برای دوره متوسطه کلاسهای ۱۰ تا ۱۲
در واقع برنامهای برای پیشگیری از ایجاد مشکلات فکری، احساسی و رفتارهای دانشآموزان مقاطع دبستان، دوره اول و دوم متوسطه است.
دانشآموزان در هر مجلد با اجرای چند فعالیت، مهارتهای لازم برای خودپذیری، ایجاد و حفظ روابط، حل مسئله، تصمیمگیری و کنار آمدن با هیجانات مشکلآفرین را یاد میگیرند.
تمرینها و مهارتها به فراخور گروه سنی و رشد شناختی دانشآموز تنظیم شدهاند و راه و رسم رسیدگی به مشکلات زندگی و رشد را به دانشآموزان یاد میدهند.
فعالیتها در کلاس درس یا در گروههای کوچک قابل اجرا هستند. مجری آنها نیز میتواند مشاور مدرسه یا یکی از معلمان باشد. در ضمن، تمرینها با کمی جرح و تعدیل در مشاورههای انفرادی با کودکان و جوانان قابل استفادهاند.
دکتر ورنون در کتاب آموزش مهارتهای زندگی، راه و رسم تبدیل کودکان امروز به بزرگسالان شاد، خودپذیر و کارآمد فردا را یاد میدهد.
کودکان امروز نه تنها با مشکلات متداول رشدی مواجه هستند بلکه هزاران فشار روانی غیرقابل تصور نسلهای قبل را نیز باید تحمل کنند.
ما به عنوان مربی، پدر و مادر و متخصصان سلامت روان باید تمام امکانات و منابع خود را بسیج کنیم تا فرزندانمان را از تحقیر کردن خودشان، تفکر نامعقول، هیجانات عاجز کننده و رفتارهای ناکام کننده مصون نگه داریم.
یکی از جنبههای بینظیر کتاب آموزش مهارتهای زندگی آن است که مشکلات زندگی کودکان را از هر فرهنگ و پیشینه اجتماعی اقتصادی پوشش میدهد.
این کتاب، کنار آمدن با وضعیتهایی همچون خوب امتحان ندادن، بیعدالتی و طرد شدن و کنار آمدن با موقعیتهای مخل خانوادگی و وسوسه امتحان کردن مواد مخدر را پوشش میدهد.
دکتر ورنون، استاد ورود به دنیای کودکان و نوجوانان است. بسیاری از تمرینهای این کتاب، برگرفته از توضیحات کودکان و سخنان آنان درباره دعواهایشان و نحوه استفاده آنان از مهارتهای تفکر عاقلانه جهت بالا بردن خودپذیری، رسیدگی به هیجانات مشکلساز و غلبه بر رفتارهای ناکام کننده است.
این دروس گیرا -که در کلاس درس و مراکز مشاوره قابل اجرا هستند- حاوی فعالیت تحریککنندهای که متناسب با رشد کودک است، مهارتهای لازم برای اجرای این فعالیت و یک رشته سؤالات برای پیگیری و مجموعه فعالیتهایی هستند که به کودکان کمک میکنند از بینش عقلی به مرحله کاربرد عملی مفاهیم و مهارتها در زندگی برسند.
این کتاب برای کسانی که میخواهند در کودکان و نوجوانان احساس امنیت ایجاد کنند، به کودکان و نوجوانان کمک کنند در رسیدگی به فشارهای روانی و چالشهای زندگی انعطاف به خرج دهند و با دیگران به شکلی کارآمد و مسئولانه رابطه برقرار کرده و آمال و رؤیاهای خود را تعقیب کنند، منبعی بسیار کاربردی محسوب میشود.
مقدمه کتاب آموزش مهارتهای زندگی
دیدگاه رشدی:
آن زمان آنطور بود و این زمان اینطور. بعضی چیزها تغییر میکنند و بعضی چیزها تغییر نمیکنند. این دو جمله دقیقاً برداشت من از رشد کودک و نوجوان را وصف میکنند.
کودکی در این دوران از جهاتی با کودکی در دوران ما فرق میکند. در زمان ما، کودکان و نوجوانان به خاطر بیماریهای جسمی دارو مصرف میکردند و امروز برای تسکین آلام هیجانیشان.
در زمانه ما، خشونت گاهی اوقات و آن هم در شهرهای بزرگ رخ میداد. امروزه خشونت همه جا دیده میشود و زندگی کودکان و نوجوانان را به شدت تحت تاثیر قرار داده است.
در دوران ما، افسردگی کودکان و نوجوانان پدیده کمیابی بود ولی امروزه بین کودکان و نوجوانان تقریباً همهگیر شده است. در زمان ما، خانوادهها عمدتاً شبیه خانواده کلیور در داستان Leave it to beaver f بودند ولی حالا اکثر بچهها در خانوادههای تک والدی یا خانوادههای ناتنی زندگی میکنند.
در زمانه ما از خودکشی کودکان و نوجوانان خبری نبود ولی حالا خودکشی دومین علت مرگ و میر نوجوانان است.
این مقایسهها ته ندارند. زندگی برای کودکان و نوجوانان امروزی از جهاتی تغییر کرده و از جهاتی تغییر نکرده است. بحث خودم و پسرم را بعد از آنکه سال آخر دبیرستان را تمام کرد، خوب به یاد دارم. او دوست نداشت با خانواده به ویسکانسین بیاید.
پسرم گفت مامان تو اصلاً نمیفهمی. میخواهم با دوستانم با دوستانم در خانه بمانم چون این آخرین تعطیلات تابستانی دوران دبیرستانم است.
دوستانم برای من خیلی مهم هستند. من نمیخواهم با این مسافرت، همهچیز را از دست بدهم. به نظر میرسید به این نتیجه رسیده است که من دنیای او را نمیفهمم ولی حرفهای او خاطراتم را زنده کردند. بدون آنکه یک کلمه حرف بزنم، سراغ مدارک و نامههایم رفتم و نامهای را که در تابستان همان سال، بعد از گرفتن دیپلم به مادرم نوشته بودم، برداشتم.
در آن زمان من و مادرم بر سر رفتن به ویلایمان بحث داشتیم. نامه را به اریک دادم. در نامه نوشته بودم مادر عزیزم، من باید در خانه بمانم. خودت خوب میدانی که در ویلا حوصلهام سر میرود. شاید درک نکنی ولی بچههای همسن من تحرک میخواهند. ما جوانها اینطوری هستیم. دوست دارم پیش دوستانم بمانم. خواهش میکنم مجبورم نکن بیایم ویلا.
اریک نامه را خواند و چیزی نگفت. من، شوهرم و اریک در مورد مدت زمانی که اریک باید در ویسکانسین میماند مذاکره کردیم. تصور نمیکنم اریک در آن چند روز بیشتر از من که تحرک را از دست داده بودم چیزی را از دست میداد. ولی من و اریک در ۱۸ سالگی قضیه را اینطور نمیدیدیم.
این فقط مثالی بود تا نشان بدهم بعضی از چیزها تغییر نمیکنند. وقتی در جلسات مشاوره به افکار و احساس کودکان و نوجوانان گوش میدهم، یکسره به یاد این حقیقت میافتم که مراحل رشد نسبتاً ثابت ماندهاند.
مطالعهی این کتاب را به شما پیشنهاد میکنیم.
هنوز بررسیای ثبت نشده است.