توضیحات
کتاب کمک به افراد مبتلا به مشکلات جنسی (به انگلیسی: helping people with sexual problems: a practical approach for clinicians) نوشته پیتر تریگول میباشد که توسط دکتر مجید صفارینیا و مجتبی دلیر به فارسی ترجمه و توسط انتشارات ارجمند منتشر شده است.
مشکلات جنسی شایع و مهم هستند. درمانگران و بسیاری از مراقبان بهداشت حرفهای دیگر، در گستره وسیعی از تخصصهای پزشکی، نیاز به کسب مهارت در ارزیابی، شناخت و ارائه کمک مؤثر برای درمان چنین مشکلاتی دارند.
در چندین تخصص، دورههای آموزشی و راهنمایی کالج سلطنتی انگلستان آماده ارائه آموزشهای ویژه در زمینه سلامت جنسی و درمان مشکلات جنسی است.
کالج سلطنتی برای رفع این مشکلات از همکاری پزشکان، پزشکان عمومی، متخصصان مامایی و متخصصان بیماریهای زنان، روانپزشکان، روانشناسان و پرستاران استفاده میکند.
برای کارآموزان و به همان اندازه درمانگران قدیمی، برخورداری از یک دانش کاربردی پیرامون طبقهبندی اختلالات و مشکلات جنسی که بایستی شامل ابعاد مشترک عضوی / روانشناختی اختلالات جنسی باشد، مهم است.
همچنین آنها نیازمند برخورداری از یک دانش کاربردی درباره انتخابهای در دسترس اداره و درمان اختلالات جنسی، ارزیابی و صورتبندی یک طرح مداخله برای افراد مبتلا به مشکلات جنسی هستند.
بعلاوه، بنابر درخواستی ویژه از کالج، نیازی برای ارائه یک دانش کاربردی در زمینه اختلالات هویت جنسی و ناهنجاریهای جنسی وجود دارد.
افراد مبتلا به مشکلات جنسی با احساس شرم، این مشکل را همراه خود دارند. یک پیامد ناشی از مشکل جنسی این است که افراد مبتلا، بهسادگی راجع به مشکل خود صحبت نمیکنند.
ممکن نیست مراجع به مشکلات خود اشاره کند تا وقتی که یک رابطه درمانی با درمانگر یا دیگر اعضاء تیم چند رشتهای ایجاد کند. همچنین بسیار مشکل است که بدون سؤال کردن توسط درمانگر، مشکل خود را بیان کند.
در واقع، مدتهاست آشکار شده است که متخصص بالینی که چنین سؤالاتی را بهعنوان یک فرایند مربوط به پیشینه بیماری میپرسد، بسیاری از مشکلات جنسی، مانند آنچه انتظار میرفت مراجع بیان کند را تا دو برابر کشف خواهد کرد (بارنپ و گلدن، ۱۹۹۷).
بهرغم این، بیشتر درمانگران بهندرت شرححال مفصل جنسی میگیرند؛ زیرا وقتی مشکلات جنسی وجود دارد ممکن است از آنچه بایستی برای کمک انجام دهند مطمئن نباشند. بیشتر این احساس دوری گزیدن از ناتوانی در کمک به افراد مبتلا به مشکلات جنسی ناشی میشود.
هدف کتاب کمک به افراد مبتلا به مشکلات جنسی آموزش تمامی موضوعات روانی جنسی به خوانندگان نیست. حتی اگر دسترسی به چنین هدفی در کتابی با این حجم ممکن بود بیشتر متخصصین بالینی نیاز به تخصص در این حیطه نداشتند.
در عوض، اهداف این کتاب آماده کردن خواننده برای ایجاد درکی اساسی از مشکلات جنسی و ارائه چهارچوبی که در آن با اطمینان قادر به ارزیابی، صورتبندی و درمان (تصمیم به ارجاع برای درمان) مشکلات جنسی بیمارانشان باشند، است.
مشکلات جنسی معمولاً به سه حیطه تقسیم میشوند (سازمان بهداشت جهانی، ۱۹۹۲؛ انجمن روانپزشکی آمریکا، ۱۹۹۶):
- اختلالات جنسی
- اختلالات هویت جنسی
- ناهنجاریهای جنسی
کتاب کمک به افراد مبتلا به مشکلات جنسی بر اختلالات جنسی متمرکز شده است. بخشی از این انتخاب به دلیل ایجاز است اما تأکید در تشخیص، شیوع و اهمیت مشکلات همراه با فعالیت جنسی است، به این دلیل که بسیاری از مراجعان به درمانگران و سایر مراقبان بهداشت حرفهای با فراوانی فزاینده معرفی میشوند.
ناهنجاریهای جنسی و اختلالات هویت جنسی نیز پوشش داده شده است، اما نسبتاً خلاصه و در پایان کتاب (صفحات، ۸۳-۸۹).
بخشی از فصل یکم کتاب کمک به افراد مبتلا به مشکلات جنسی
بروز و شیوع
مشکلات جنسی بسیار بیش از آنچه افراد تصور میکنند، شایع هستند. بسیاری از مردان مراجعهکننده با اختلال نعوظی به درمانگاهها، وقتی مطلع میشوند که بیش از ۱۰٪ مردان در کل جمعیت در همه سنین از مشکلات نعوظی رنج میبرند، شگفتزده میشوند و گاهی آرامش مییابند.
زمینهیابیهای کینزی درباره اختلالات جنسی در اواسط قرن بیستم نشان داد که شیوع «ناتوانی نعوظی» با افزایش سن رابطه وجود دارد (کینزی و همکاران، ۱۹۴۸)
سایر مطالعات گسترده اما جدیدتر نشان میدهند که شیوع اختلال کامل نعوظی از ۵% برای مردان ۴۰ ساله به ۱۵٪ برای مردان ۷۰ ساله افزایش مییابد. (فلدمن و همکاران، ۱۹۹۶).
نتایج به دست آمده از اجرای زمینهیابیهای با مقیاس بزرگ نشان داده است که شیوع سایر اختلالات جنسی شامل ۶٪ برای انزال زودرس، ۱۶٪ برای فقدان ارگاسم زنانه و ۲٫۶% برای مقاربت دردناک زنانه است. (گبهارد و جانسون، ۱۹۷۹).
اگرچه چنین ارقامی برای طبقهبندی اختلالات جنسی قابلدسترس هستند، به نظر آنچه واقعاً اهمیت بالینی دارد. نارضایتی جنسی است.
مانند سایر حیطههای اختلالات جسمانی، بیماران مبتلا به اختلالات جنسی و همسرشان با توجه به میزان گزارش نارضایتی، متنوع هستند.
ارتباط میان این دو حیطه ناشناخته است. در یک مطالعه پرسشنامهای از ۱۰۰ زوج ازدواجکرده در سال ۱۹۷۸، فرانک و همکاران سه حیطه اختلالات جنسی، مشکلات جنسی و نارضایتی جنسی را بررسی کردند.
زنان مشکلات جنسی مثل مشکلات آرمیدگی و فقدان علاقه را به نسبت بیشتری از مردان گزارش کردند. حدود ۶۰٪ از زنان و ۴۰٪ از مردان درجاتی از اختلالات جنسی داشتند، اما میزان نارضایتی جنسی ۲۰٪ برای زنان و حدود ۳۰٪ برای مردان بود.
صرف نظر از اینکه اختلالات جنسی شایع هستند، این ارقام دلایلی ارائه میدهند که سایر جنبههای ارتباطی ممکن است در سببشناسی نارضایتی بسیار مهمتر باشند و با احتمال بیشتری باعث شوند که افراد با مراقبان بهداشت حرفهای درباره مشکلات جنسیشان مشاوره کنند (فرانک و همکاران، ۱۹۷۸؛ بنکرافت، ۱۹۸۹).
مطالعهی این کتاب را به شما پیشنهاد میکنیم.
هنوز بررسیای ثبت نشده است.