توضیحات
کتاب روانشناسی هیجان (le decodeur es emotions: developpez votre intelligence emotionnelle) نوشته ایو – الکساندر تَلمان میباشد که توسط ناهید قزوینی و کیان فروزش به فارسی ترجمه و توسط انتشارات دانژه منتشر شده است.
در کتاب روانشناسی هیجان آمده است:
سرزمین «هیجانها» برای بسیاری از ما سرزمین ناشناختهای است. اگر به نقشههای جغرافیا نگاه کنیم، میبینیم دیگر هیچ جای کشف نشدهای در دنیا باقی نمانده و کاشفان همهجا را کشف کردهاند، اما سرزمین هیجانها هنوز کاملاً کشف نشده و برای بسیاری از ما اسرارآمیز مانده است.
هیجان چیست؟
چرا هیجان سراغ ما میآید؟
چرا هیجانزده میشویم؟
آیا میتوانیم بر این هیجانها مسلط شویم و آنها را کنترل کنیم؟
پرسشهای بسیاری دربارهی هیجانها مطرح است و بسیاری از آنها هنوز پاسخ دقیق و قانعکنندهای ندارند.
ما دربارهی هیجانها و آنچه احساس میکنیم چه یاد گرفتهایم و چه میدانیم؟
پدران، مادران، آموزگاران و استادانمان در مورد «هیجان» به ما چه یاد دادهاند؟
در بیشتر موارد، به ما یاد دادهاند که باید بر هیجانهایمان مسلط شویم، نباید هیجانزده شویم، باید از هیجان پرهیز کنیم و بدتر از همه اینکه نباید آنها را ابراز کنیم و نشان دهیم: «مرد نباید گریه کند»، «آرام باش»، «احتیاجی به فریاد زدن نیست»، «نترس» … همهی کودکی و جوانی ما با این «آموزشها» همراه بوده است.
عدهی کمی در خانوادهای رشد مییابند که در آن، نشان دادن هیجانها و احساسات اشکال نداشته باشد، ولی عدهی زیادی چنین شانسی ندارند.
با این همه مجاز بودن به زندگی با هیجانها، ابراز و تجربه کردن آنها اغلب کافی نیست. مثالهایی که پدران و مادران ما ارائه میدهند ممکن است پیام دیگری داشته باشد:
- «درست است که پدرم میگوید مرد حق دارد گریه کند، اما اگر هرگز اشک او را ندیده باشم، حرف او چه ارزشی دارد؟».
- «مادرم ما را دلداری میدهد که در برابر دشواریها غصه نخوریم، ولی خودش همیشه غمگین و غصهدار و در مرز گریه است و وقتی میپرسیم: مادر چرا غمگینی؟ با بغض جواب میدهد: چیزی نیست.»
در دنیای امروز، تسلط بر خود و درنتیجه تسلط بر هیجانهای خود، بسیار مهم شمرده میشود ولی در گذشته چنین نبود. تا اواخر دههی ۱۹۸۰ یک جریان روانشناسی که با عنوان «هوش هیجانی» شناخته میشود خواستار ترمیم و توانبخشی هیجانها بود و میخواست به زبان ساده نشان دهد که هیجانها، آن چنان که به نظر میرسند، بیدلیل و بیمنطق نیستند بلکه درست برعکس، هیجانها دارای دلیل و منطقاند و حتی در زندگی شخصی و اجتماعی ما کاربرد ضروری و مهمی دارند و هنگامی که وجود و ضرورت آنها را به رسمیت بشناسیم و با آنها از در آشتی درآییم، میتوانیم در کمال احترام و رضایت برای خود و اطرافیانمان، با هیجانها زندگی کنیم و آنها را نشان دهیم؛ حتی میتوانیم بر آنها مسلط شویم و بیاموزیم با روشی سازنده آنها را اداره کنیم.
پروژهی «هوش هیجانی» چنین بود:
آشتی دادن ما با هیجانهایمان، با این هدف که خودمان به خودمان یاد دهیم هیجانها را به خدمت خود درآوریم، نه اینکه گوش به فرمان آنها باشیم.
هدف کتاب روانشناسی هیجان این است که کلیدهایی به دست شما دهد تا هیجانها، هیجانهای خودتان و هیجانهای دیگران را بشناسید، بیاموزید به صورتی سازنده و مثبت با آنها روبهرو شوید و در یک جمله: هوشمندانه، با هیجانها زندگی کنید.
این کتاب سه بخش عمده دارد:
- بخش نخست، با تکیه بر شناخت علمی امروز، میگوید هیجانها چیستاند و به چه درد میخورند. مطالعهی این بخش برای درک دو بخش دیگر ضروری است زیرا پیش از این، چنین گفته میشد که هیجانها پدیدههایی مضر، غیرعاقلانه، بیدلیل و منطق و غیرقابلکنترل هستند که باید با آنها جنگید.
- بخش دوم، رایجترین و معمولیترین واکنشهای ما به هیجانها را بیان میکند و روشهای محترمانه و مؤثر برای ابراز هیجانها را شرح میدهد.
- در بخش سوم تفاوتهایی که از نظر فنی، در مدیریت هیجانها وجود دارد شرح داده میشود.
پیشنهاد میکنیم این سه بخش را به همین ترتیب مطالعه کنید زیرا مطالبی در هر بخش آمده که در بخش بعدی، ادامهی منطقی آن پی گرفته میشود.
مطالبی هم در کادرها به متن اصلی افزوده شده که عمق و روشنایی بیشتری به موضوع ما میبخشد و درک کاملتری از دنیای هیجانها و احساسات را به ما میدهد.
دنیای هیجانها، چندان که به نظر میرسد، به آسانی قابل درک نیست و نیاز به تعمق و پیگیری دارد. شناخت هوشمندانهی هیجانها نخستین گام است ولی برای تغییر آنها در عمل کافی نیست.
باید این شناخت را درونی و «از آن خود کرد. برای این کار، زیر نظر گرفتن و مشاهدهی واکنشهای خود ضروری است. به همین خاطر کادرهای کوچکی برای تمرین، با عنوان به ذهن بسپارید» به شما یادآوری میکند که وقت بگذارید و توجه خود را بر آنچه درون شما و دیگران میگذرد متمرکز کنید.
به طور خلاصه کتاب روانشناسی هیجان به صورت فشرده یک نقشهی جغرافیایی از حسها و درکهای خودتان را در اختیارتان میگذارد تا از این پس در سرزمین هیجانها و احساسات، چشمبسته حرکت نکنید. به دنیای شگفت هیجانها، به «دنیای درون خود»، خوش آمدید!
مطالعهی این کتاب را به شما پیشنهاد میکنیم.
هنوز بررسیای ثبت نشده است.