توضیحات
کتاب شجاعت خلاقیت (به انگلیسی: The courage to create) نوشته رولو می میباشد که توسط حسین کیانی ترجمه و توسط انتشارات دانژه منتشر شده است.
کتاب شجاعت خلاقیت به درستی یکی از کارهای خلاقانه رولو می در باب خلاقیت است.
نویسنده پس از توصیف شجاعت، نتیجه میگیرد که شجاعت، فضیلت یا ارزشی در میان سایر ارزشها نیست، بلکه اساس و زیربنای همه فضیلتها و خلاقیت را پیامد ضروری هستی میداند.
رولو می هفت فصل کتاب حاضر شجاعت خلاقیت، ماهیت خلاقیت، خلاقیت و ضمیر ناهشیار، حدود خلاقیت و شور و تمنای فرم را به شیوهای زیبا و جذاب توضیح میدهد.
در کتاب شجاعت خلاقیت آمده است:
خلاقیت یعنی خلق کردن و آفریدن. خلاق اصلی خداوند است که این جهان و موجودات و به ویژه انسان را آفریده، پس بزرگترین آموزگار خلاقیت خودِ خداوند است، چرا که او هر روز در کاری است. اساساً بدون خلاقیت، هستی از هست بودنش ساقط میشود.
در وضعیت امروز کشور و برای داشتن تعامل و فعالیتی پویا و مؤثر در جهان مدرن، بیش از پیش به خلاقیت و شجاعت خلاقیت نیازمندیم تا به دور از هیاهوی روزمره تلاش کنیم راهکارهای نوینی را در همه عرصههای زیست انسان بیابیم.
شجاعت چیست؟
این شجاعت نقطه مقابل ناامیدی نخواهد بود. ما اغلب با یأس و ناامیدی روبهرو خواهیم شد همانطور که در حقیقت هر شخص حساسی در طی چند دهه گذشته در این سرزمین با آن مواجه شده است.
نکته بعدی این است که شجاعت مستلزم لجاجت صرف نیز نیست، چرا که ما برای خلق چیزی باید آن را با دیگران انجام دهیم؛ اما اگر آدمی افکار و اندیشههای اصیل خودش را ابراز نکند. به موجودیت خویش گوش فرا ندهد به خودش خیانت کرده است و همچنین به خاطر عدم توفیق در یاری رساندن به کل انسانها موجبات یأس و ویرانی جامعه را فراهم کرده است.
خصوصیت اصلی این شجاعت آن است که مستلزم نوعی محوریت در درون هستی خود ماست که بدون آن خودمان را تهی احساس میکنیم.
تهی بودن درون معادل نوعی بیاحساسی در بیرون است و افزایش بیاحساسی در درازمدت به ترس و بزدلی میانجامد.
به همین علت است که ما باید همیشه تعهد خود را در مرکز هستی مخصوص خویش بنیان بنهیم، در غیر اینصورت هیچ تعهدی در نهایت اصیل و معتبر نخواهد بود.
بهعلاوه شجاعت را نباید با شتاب و ناشکیبایی اشتباه گرفت. آنچه به شکل شجاعت تغییر چهره میدهد ممکن است صرفاً نوعی لاف دلیری از کار درآید که فرد برای جبران ترس ناهشیار خود و اثبات غرور و قدرتنمایی خویش استفاده میکند. نظیر خلبانان پرشور در جنگ جهانی دوم.
نتیجه نهایی چنین شتابی موجب کشته شدن فرد میشود و یا دستکم مثلاً سرش در اثر اصابت باطوم پلیس صدمه میبیند که هردوی آنها را نمیتوان شیوههای مؤثر برای نشان دادن شجاعت قلمداد کرد.
نویسنده در کتاب شجاعت خلاقیت میگوید:
شجاعت، فضیلت یا ارزشی در میان سایر ارزشهای شخصی نظیر عشق یا وفاداری نیست، بلکه بنیاد و اساسی است که زیربنای همهی فضیلتها و ارزشهای شخصی دیگر است و به آنها واقعیت میبخشد.
بدون شجاعت، عشق ما به شکل وابستگی محض رنگ میبازد. بدون شجاعت، وفاداری ما به سازشگری بدل میشود.
در عرصه موجودات بشر، شجاعت برای ممکن ساختن هستی و صیرورت آدمی ضروری است. اگر فرد بخواهد واقعیتی داشته باشد، ابراز وجود و قبول مسئولیت و تعهد امری لازم و ضروری است.
این همان فصل ممیز موجودات بشر با سایر موجودات طبیعت است؛ مثلاً دانه بلوط با رشد خودبهخود به درخت بلوط تبدیل میشود و برای این امر به هیچ تعهدی نیاز نیست. طبیعت و هستی در چنین موجوداتی با هم یکی و یکساناند.
اما یک مرد یا زن تنها با انتخابهای خویش یا التزام تعهد خود نسبت به آن دو مقوله به انسانی کامل تبدیل میشود. مردم با بسیاری از تصمیمهایی که هر روز در زندگی اتخاذ میکنند به ارزش و منزلت خویش دست مییابند. این تصمیمها به شجاعت نیاز دارند.
خواندن کتاب شجاعت خلاقیت میتواند دوباره طراوت خلاقیت و پویندگی را در ذهن و زبان ما پدیدار کند.
اگر به کتابهای رولو می علاقهمندید مطالعه این کتاب را به شما پیشنهاد میکنیم.
هنوز بررسیای ثبت نشده است.