توضیحات
کتاب آفریدههای یک روز (به انگلیسی: Creatures of a day: and other tales of psychotherapy) نوشته اروین د.یالوم میباشد که توسط سید پیمان رحیمینژاد به فارسی ترجمه و توسط انتشارات روانشناسی و هنر منتشر شده است.
در کتاب آفریدههای یک روز آمده است:
تلخترین روز، همین روز بود، وقتی دیگر نمیتوانستم تو را به آغوش بکشم. تنهایی و مرگ تو، رنجی بزرگی بود که باید متحمل میشدم تا واقعیت انسانیام را بیشتر درک کنم.
ما تنها زاده میشویم و تنها میمیریم. این همان ویژگی اگزیستانسیال آدمی است؛ اما به واقع نبودت، بینش متفاوتی را به من بخشید. بینشی آکنده از دلتنگی و رنج و صبر.
برای نوشتن مقدمه دومی که پس از آسمانی شدنت مینویسیم بسیار رنجها و تنهایی عریانی را زیستهام. حال بعد از شش ماه توانستم بپذیرم که برای بودنت بنویسم. چون تو در قلب مادرم و قلب خواهران و برادرانم زندگی میکنی.
مرگ تو یک پایان ارزشبخش بود، چون خودت همیشه همین را زندگی کرده بودی. آدمی تنهاست و میداند که تنهاست؛ همچنان که میمیرد و میداند که میمیرد.
اما در این میان ابرمرد کسی است که برای تحمل اندیشه بازگشت جاودان، قدرت کافی دارند مانند تو.
مرگ، رویداد ارزشبخش زندگی است و اگر نمیبود زندگی ارزشی نمیداشت. اینکه ما اینهمه قدردان زندگی هستیم و آن را مغتنم میشماریم تنها به دلیل حضور مرگ است.
به بیان دیگر، ارزش زندگی به جهت محدودیت و تناهی بودن زندگی است که از این تناهی به مرگ تعبیر میشود؛ این نکته را از طریق تجارب عادی خود نیز میتوانیم دریابیم؛ به طوری که اگر تصور کنیم تنها یک روز از زندگی ما باقی مانده است، در مقایسه با زمانی که جاده بلندی را پیش روی خود تصور کنیم، نسبت به زندگی قدردانتر میشویم.
مولوی نیز در دفتر ششم به طور دقیق این تلقی را بیان کرده است:
آن یکی میگفت خوش بودی جهان که نیز زیدی جهان پیچپیچ
خرمنی بودی به دشت افراشته مهمل و ناکوفته بگذاشته
رویدادهای زندگی گاهیاوقات مانند طوفانی هستند که وقتی وارد آنها میشوید با زمانی که از آنها خارج میشوید، متفاوتتر خواهید بود.
یالوم با استادی تمام شما را با رویارویی با تلخترین و سختترین رخدادها و معماها دعوت میکند و با ایجاد مسئولیت و بیدار کردن تعهد انسانی، درمانهای ناب خود را ادامه میدهد.
وقتی از او خواستم تا برای کتاب آفریدههای یک روز که آخرین اثر او در سال ۲۰۱۵ بود مقدمهای بنویسد، یالوم اینگونه گفت که: «من در ۸۰ سالگی فرصت کمی برای نوشتن دارم و بهتر است به جای نوشتن مقدمه برای کتابهایم که ترجمه میشوند، این مقدمهها را کتاب دیگری کنم.»
این کلام یالوم پرانرژی و خندان مرا به یاد این جمله او انداخت که «خیلیها از زندگی وام نمیگیرند که به مرگ بدهکار نباشند.» او از زندگی وام نمیگیرد بلکه ترجمان درستی از زندگی را یافته و میخواهد به غایت از آن لذت ببرد و مسئولیتش را تمام کند.
همانطور که در «وقتی نیچه گریست» از قول نیچه میگوید: «درست است که رنج میکشید اما این بهای دیدن است». رویدادهای ناگوار، بهای دیدن درست زندگی و یافتن بینش نو است.
در نگاه او و همقطاران اگزیستانسیالش تنها خود شما مسئول جنبههای قطعی موقعیت زندگی خود هستید و فقط خودتان قدرت تغییر دادن آن را دارید. حتی اگر با محدودیتهای بیرونی همهجانبهای درگیرید، هنوز آزادی و حق انتخاب پذیرش برخوردهای مختلف را، نسبت به این محدودیتها دارید. پس ما مسئولیم و همانقدر که این اصل را رعایت میکنیم در مسیر خود بودن قدم برمیداریم.
دکتر یالوم در کتاب آفریدههای یک روز با هنر تمام در ده داستان، رازهای گوناگونی را از زندگی انسانها برملا میسازد که شاید برای هرکدام از خوانندگانش نیز در جهان اتفاق افتاده یا در حال اتفاق باشد.
داستانهایی که از مسائل اساسی زندگی انسانی مانند عشق، تنهایی، اراده، آزادی، بیمعنایی و مسئولیتپذیری سرچشمه میگیرد. بیشک همانطور که نیچه باور دارد.
اگر تنش، بهای شناخت خویش است، بسیار خوب، من برای پرداخت آن آمادهام و چیزی که مرا نکشد، نیرومندتر میکند، هر اتفاقی میتواند ما را انسانتر نماید.
درمانگر و مراجع، هر دو همسفرند در راه کشف و آگاهی، به همین دلیل برای یک روانشناس، رنج، خود نوعی دعای خیر و آموزگار جنگیدن در زندگی است.
وظیفه شما این است که نسبت به خود خیراندیش و ملایم باشید. بیشک کتاب آفریدههای یک روز سه موضوع اساسی زندگی آدمی را یعنی تنهایی و عشق و مرگ را به بهترین شیوه مورد بحث و بررسی قرار داده که فکر میکنم در این زمینه کمنظیر است.
پشت جلد کتاب آفریدههای یک روز
همه ما آفریدههای یک روز هستیم؛ به یادآورنده و به یاد آوردهشده مانند هم هستند؛ چه انسان مشهوری باشیم و چه انسان معمولی، ما همه یکسان هستیم چون در یک روز خلق شدهایم.
همهچیز زودگذر و ناپایدار است؛ هم خاطرات و هم معنا و هدف آنها، زمان وقتی در دست شماست که شما همهچیز را فراموش کنید و همهچیز نیز شما را فراموش میکند.
همیشه آگاه باشید که انعکاس نبودنتان در همهجا و ذهن همه آدمها خیلی زود پخش خواهد شد و شما در حافظه هیچکس و هیچجایی نخواهید بود.
مطالعهی این کتاب را به شما پیشنهاد میکنیم.
هنوز بررسیای ثبت نشده است.