توضیحات
کتاب تأثیر سایه (به انگلیسی: The shadow effect) نوشته دیپاک چاپرا، دبی فورد، ماریان ویلیامسون میباشد که توسط ساره سرگلزایی به فارسی ترجمه و توسط انتشارات بنیاد فرهنگ زندگی منتشر شده است.
آنچه در کتاب تأثیر سایه میخوانیم:
تعارض میان آنچه هستیم و آنچه میخواهیم باشیم، هسته مرکزی کشمکشهای انسان است. در حقیقت، دوگانگی مرکزیترین کانون تجربه انسانی است.
زندگی و مرگ، خیر و شر، امید و تسلیم، در هر انسانی همزیستی دارند و نیرویشان را در تمامی جنبههای زندگی ما به کار میگیرند.
اگر شجاعت را میشناسیم به این دلیل است که با ترس روبهرو شدهایم، اگر میتوانیم صداقت را تشخیص دهیم به این علت است که با فریبکاری مواجه شدهایم و با این همه اغلب ما طبیعت دوگانهمان را انکار میکنیم یا آن را نادیده میگیریم.
اگر با این تصور زندگی کنیم که ما تنها در یک سوی این دوگانگی قرار داریم – در طیفی محدود از ویژگیهای انسانی – آنگاه ممکن است این سؤال برایمان پیش آید که:
پس چرا بیشتر ما اکنون کاملاً از زندگیمان راضی نیستیم؟
چرا با وجودی که به دانش زیادی دست یافتهایم هنوز نمیتوانیم قدرت و شجاعتی داشته باشیم که نیتهای خیرمان را با تصمیماتی قدرتمند عملی سازیم؟
و مهمترین مسئله این است که چرا به طور مداوم درگیر رفتارهایی میشویم که برخلاف سیستم ارزشی ما و تمام چیزهایی است که بر آنها پافشاری میکنیم؟
ما ادعا میکنیم که دلیل چنین مسائلی، زندگی آزمون نشده، بخش تاریکتر خویشتن ما، بخش سایه خویشتن ما – یعنی جایی که قدرت غیرارادیمان در آن پنهان شده است – میباشد. دقیقاً در همین نامحتملترین مکان ممکن است که ما کلید آشکار شدن قدرت، شادمانی و توانایی زندگی بر اساس رؤیاهایمان را مییابیم.
پشت جلد کتاب تأثیر سایه
دبی فورد در کتاب تأثیر سایه میگوید:
“وقتی سعی میکنیم تنها آن جنبههایی از خودمان را ابراز کنیم که باور داریم موردقبول دیگران هستند، بعضی از ارزشمندترین جنبههای خود را سرکوب و خود را به زندگیای با داستانی تکراری و نمایشنامهای کهنه محکوم میکنیم.
احیای آن بخشهایی از خودمان که به سایه تبعیدشان کردهایم، قابل اعتمادترین راه تحقق استعدادهای بشریمان است. هنگامی که با سایهمان آشتی کنیم، سایه تبدیل به طرحی الهی میشود که ما را دوباره به آن زندگی واقعی و مقدرمان که سزاوارش هستیم مرتبط میکند و خودمان را هم تبدیل به همان افرادی میکند که از ابتدا قرار بوده باشیم.”
دبی فورد و ماریان ویلیامسون در کتاب تأثیر سایه میگویند:
“اغلب اوقات میترسیم به سایهمان نگاه کنیم چون ممکن است با پذیرش اشتباهاتمان احساس شرم و خجالت کنیم و میخواهیم از این احساس اجتناب کنیم.
احساس میکنیم اگر نگاهی ژرف به سایهمان بیندازیم، خیلی آسیبپذیر میشویم. ولی آن چیزی که واقعاً باید از آن بترسیم، این است که سایه را مورد توجه قرار ندهیم، چون با انکار سایه به آن قدرت میدهیم.
یک روز نگاهی به یکی از ویژگیهای درونیام انداختم که پیش از آن از این کار اجتناب میکردم، چون برایم دردناک بود؛ اما وقتی این کار را انجام دادم، ناگهان شگفتزده شدم.
به جای آنکه از خودم متفر شوم، احساس شفقت خیلی زیادی نسبت به خودم پیدا کردم. چون متوجه شدم که چقدر درد کشیدهام تا اینگونه ساز و کارهای انطباقی در من رشد کردند.”
دیپاک چاپرا در کتاب تأثیر سایه میگوید:
“تنها کافی است به طبیعت پیرامونتان خیره شوید تا به شما ثابت شود زیبایی، شکل، نظم و رشد در خلال میلیاردها سال دوام آوردهاند.
هنگامی که به سایهتان میپردازید، خود را با همان نیروی لایتناهی تطبیق میدهید. سایه، پدیدهای ترسناک نیست، بلکه پدیدهای ارزشمند است. نیروی یکپارچگی قدرتمند و بینهایت عظیم است؛ معجزه خلقت این نیرو را در دسترس شما قرار داده است.”
مطالعهی این کتاب را به شما پیشنهاد میکنیم.
هنوز بررسیای ثبت نشده است.