توضیحات
کتاب نه تنبیه، نه تشویق (به انگلیسی: punished by rewards: the trouble with gold stars) نوشته اَلفی کُهن میباشد که توسط اکرم کرمی ترجمه و توسط انتشارات صابرین منتشر شده است.
کتاب نه تنبیه، نه تشویق دربرگیرنده دوازده فصل است که شش فصل نخست آن، مباحث اصلی در مخالفت با رفتارگرایی کاربردی را مطرح میکند.
در فصل ۱ خلاصه کوتاهی از سنت رفتارگرایی، شیوع رفتارگرایی کاربردی در جامعه ما و علل پذیرش وسیع آن ارائه میگردد.
موضوع فصل ۲، رد یا قبول راهکار پاداشدهی است که در آن نخست لزوم چنین کاری را از لحاظ اخلاقی و منطقی ارزیابی میکند و سپس علت مردود دانستن آن را پیش میکشد.
فصل ۳ مباحث نظری را رها میکند و به پیامدهای عملی این رویکرد میپردازد و با خلاصه شواهد پژوهشی، نشان میدهد که پاداش نه تنها به ایجاد رفتارهای ماندگار منتهی نمیشود بلکه در بهبود عملکرد هم مؤثر نیست؛ در واقع پاداش اغلب وضعیت را بدتر هم میکند.
در فصلهای ۴ و ۵، پنج دلیل عمده برای ناکارآمد بودن پاداش ارائه میشوند که همگی آنها کاربرد این راهکار و تأثیرش بر عملکرد فرد را مورد انتقاد قرار میدهند.
فصل ۶ کتاب نه تنبیه، نه تشویق، به بررسی مورد خاصی از پاداش میپردازد که شاید هرگز تصورش را هم نکنیم: تعریف و تمجید.
بخش دوم کتاب تأثیر منفی پاداش و راهحلهای جایگزین آن را در ارتباط با عملکرد کارمندان، یادگیری دانش آموزان و رفتار کودکان در محیط خانه بررسی میکند.
این بخش، این سه مبحث را جداگانه ارائه کرده است تا خواننده بتواند ابتدا بحث موردنظر خود را دنبال کند و در صورت علاقه، به دیگر فصول بپردازد.
موضوعات مربوط به محیط کار در فصلهای ۷ و ۱۰، مباحث آموزشی در فصلهای ۸ و ۱۱ و ارزشها و رفتار کودکان (که هم به والدین و هم به معلمان مربوط میشود) در فصلهای ۹ و ۱۲ مطرح شدهاند.
تأملی بر بخش یک کتاب نه تنبیه، نه تشویق:
هر ایده و طرز تفکر بانفوذی زمانی به سبب جذابیت و قدرت متقاعدسازیاش مورد تحسین قرار میگیرد و زمانی به علت نفوذ و سلطهاش بر فرد و جامعه موجب نگرانی میشود.
اما زمان نگرانی هنگامی است که ایده آنقدر شایع میگردد که دیگر حتی مورد تأمل قرار نمیگیرد و چنان ریشه میدواند که مسلم فرض میشود.
وقتی آراء مخالف بیپاسخ میمانند – چون اصولاً دیگر مطرح نمیشوند – این ما نیستیم که ایده را در اختیار داریم، بلکه ایده است که ما را در اختیار میگیرد.
این کتاب درباره رویکردی است که در جامعه ما به چنین جایگاهی رسیده است. در این رویکرد، بهترین روش برای وادار ساختن دیگران به انجام کاری این است که برای آن کار پاداش تعیین کنیم.
دانشمندان بسیاری درباره مکتب رفتارگرایی سخن گفته و رشد آن را دنبال کردهاند. آنچه توجه مرا به خود جلب کرده تجسم این اصل یا به عبارتی تفسیر این اصل در ضمیر جمعی و تأثیر آن در امور روزمره ماست.
پشت جلد کتاب نه تنبیه، نه تشویق:
الفی کهن در کتاب خود، تکیه به روانشناسی پاداش و تنبیه را به چالش میطلبد و استفاده از پاداش را در خانه، مدرسه و محل کار زیر سؤال میبرد.
انتشار این کتاب، والدین، معلمان و مدیران بیشماری را متقاعد ساخته است که تلاش برای کنترل غیرمستقیم دیگران از طریق تشویق و پاداش ظاهراً در کوتاهمدت جواب میدهد اما در نهایت روش موفقی نیست و زیانهای ماندگار برجای میگذارد.
الفی کهن با استناد به صدها پژوهش نشان میدهد که وقتی افراد با مشوقهایی مانند پول، رتبه، نمره و امثال آن تشویق میشوند، عملاً کار نازلتری ارائه میکنند.
برنامههایی که برای تغییر رفتار افراد به کار میروند نیز در درازمدت مؤثر نخواهند بود و صرفاً فرمانبرداری موقت ایجاد میکنند.
تمجید و تحسین نیز رشوهای کلامی است که کودکان را به جلب تائید بزرگسالان وابسته میسازد.
پاداش و تنبیه دو روی یک سکهاند، سکهای که ارزش چندانی ندارد. به اعتقاد کهن ما به راهکارهایی نیازمندیم که ما را از کنترل کردن دیگران بینیاز سازد.
مطالعهی این کتاب را به شما پیشنهاد میکنیم.
هنوز بررسیای ثبت نشده است.