کتاب هیچ چیز تصادفی نیست

61,000تومان

ناموجود


شناسه محصول: fabook-0000155 دسته: , , برچسب: , , ,

توضیحات

کتاب هیچ چیز تصادفی نیست (به انگلیسی: The path of synchronicity align yourself with your life`s flow) نوشته آلن جی هانتر می‌باشد که توسط ناهید سپهرپور به فارسی ترجمه و توسط انتشارات بنیاد فرهنگ زندگی منتشر شده است.

دو روز پس از اتمام آنچه پیش‌نویس نهایی کتاب هیچ چیز تصادفی نیست می‌پنداشتم، اثر مشترکی از سه معلم معنوی مشهور، دیپاک چوپرا، دبی فورد و ماریان ویلیامسون تحت عنوان تأثیر سایه منتشر شد.

این موضوع موجب شگفتی من شد؛ به ویژه از این بابت که تصمیم گرفته بودم کتاب جدیدم را تحت عنوان «هم‌زمانی، سایه و شما» نام‌گذاری کنم.

چندین سال بود که با مفهوم سایه در کشمکش بودم و اغلب مطالبی که در این خصوص مطالعه کرده بودم برایم قانع‌کننده نبود، آنگاه به یک‌باره متوجه شدم که سه نویسنده برجسته، کتابی درست با همان موضوع را به رشته تحریر درآورده‌اند.

تعجبی نداشت که به سرعت آن را بخرم و همان روز بخوانم. مطالبی که عنوان می‌کردند بسیار جالب بود و خواندن کتاب آن‌ها را به همه توصیه کردم؛ با این حال، گرچه همه ما در جایگاه نویسنده به موضوعات مشابه بسیاری پرداخته‌ایم، اما آن کتاب با محتوای صفحات کتابی که پیش رو دارید، بسیار متفاوت است.

من احساس می‌کنم آن‌ها نکاتی اساسی را از قلم انداخته‌اند؛ اما روی نکته اصلی با هم توافق داریم: سایه‌ای که بخشی از هر یک از ما را در تاریکی فرو برده و از همین رو می‌تواند بسیاری از بهترین انگیزه‌هایمان را نابود سازد – این موضوع مهمی است و درک آن، راهی را پیش روی ما قرار می‌دهد که می‌توانیم به واسطه آن از خنثی‌سازی و تخریب عملکردهای خود جلوگیری کنیم.

هنگامی که کتاب اسرار سایه را بستم، چیزی به ذهنم خطور کرد. این جلوه‌ای عینی از ماهیت هم‌زمانی بود، زیرا بنا به ذات هم‌زمانی، ما این انتخاب را داریم که چگونه به آن پاسخ دهیم.

دو رویداد مرتبط به طور هم‌زمان اتفاق افتاده بودند و بدین ترتیب انتخابی را پیش روی من قرار داده بودند. گزینه‌ی نخست من، احساس یأس و ناامیدی بود، زیرا می‌پنداشتم عنوانی که متعلق به «من» بود توسط دیگری غصب شده است.

واکنش احمقانه‌ای که بیشتر بر مبنای منیت بود، زیرا این عنوان متعلق به «من» نبود، همان‌طور که آسمان متعلق به من نیست؛ اما «من» همواره به دنبال فرصتی است که احساس حقارت کند.

اما گزینه دیگری نیز پیش رو داشتم که آن را انتخاب کردم. با خود فکر کردم این رویداد، به راستی یک موهبت است. هرگاه چند کتاب درباره ایده‌ای نگاشته می‌شود، عده‌ی بیشتری با این مفهوم آشنا می‌شوند که مفهوم سایه، سزاوار کندوکاوی جدی است.

موضوعی که می‌توانست برای تمام خوانندگان مفید باشد، به ویژه کسانی که در زندگی روزمره‌ی خود همواره در تلاشی ناموفق به دست‌وپنجه نرم کردن باانگیزه‌ها و امیال‌بخش تاریک‌تر وجودشان می‌پردازند.

لذا نکته در اینجاست: چنانچه هم‌زمانی را یک فرصت یا شانس تلقی کنیم، ممکن است بسته به چارچوب فکری مادر آن هنگام، پدیده‌ای خوب یا بد باشد.

اما اگر رخدادی از این دست را به‌منزله‌ی بخشی از الگویی عظیم‌تر قلمداد کنیم (در این مورد خاص، الگویی که اجازه می‌دهد عده‌ی بیشتری از افراد به بحث پیرامون موضوعی مهم بپیوندند) آنگاه درمی‌یابیم که موضوع بر سر کتاب «من» یا کتاب «شما» یا اینکه چه کسی کدام مطلب را ابتدا نوشته است، نیست.

موضوع این است که جهان نیاز دارد به کدام پدیده دقیق‌تر بنگرد. البته، «من» مایل نیست بخشی از این الگو باشد. «من» می‌خواهد کانون توجه باشد؛ بنابراین، به هر چیزی که به اهمیت او نمی‌افزاید، توجهی ندارد. به همین دلیل بود که منیتم مرا به خشم دعوت می‌کرد.

نویسنده در ادامه کتاب هیچ چیز تصادفی نیست می‌گوید:

هنگامی که رخدادهای هم‌زمانی روی می‌دهند، در حقیقت پرسش‌هایی به نسبت دشوار را مطرح می‌سازند؛ زیرا اگر بپذیریم که هم‌زمانی وجود دارد، آنگاه باید قبول کنیم که هدفی برای زندگی وجود دارد.

الوهیتی هست که سرنوشت تک‌تک ما را رقم می‌زند و شاید هدف از بودن ما روی کره‌ی زمین، چیزی والاتر از خرید بعدی ما باشد.

«من» به این نحو اندیشیدن اهمیتی نمی‌دهد، زیرا بدین ترتیب خواسته‌های پر تب و تابش در جایگاه دوم قرار می‌گیرد. «من» می‌خواهد که همواره خواسته‌های خود را مطرح کند تا به احساس مهم بودن دست یابد، او نمی‌خواهد جایگاه غرور آمیزش را به الگویی ولو الهی واگذار نماید.

لذا تلاش می‌کند ما را متقاعد سازد که چنین چیزی وجود ندارد و پدیده هم‌زمانی به همین شکل عمل می‌کند یعنی ما را می‌آزماید.

اتفاقی رخ می‌دهد، با اتفاقی دیگر مصادف می‌شود و در آن لحظه ما یک گزینه پیش رو داریم، می‌توانیم از کنار هر دو رخداد بی‌تفاوت بگذریم یا پدید آمدن الگویی را در این رابطه ببینیم و آنگاه باید به مفید بودن آن الگو اعتماد کنیم.

اگر بتوانیم به اعتماد خود پایبند بمانیم، آنگاه رخدادها به رخدادهای دیگر منجر خواهند شد و ما وارد جریانی می‌شویم که برای شکاکان به راحتی قابل درک نیست.

در صفحات بعد کتاب هیچ چیز تصادفی نیست، به اکتشاف این فرآیند خواهیم پرداخت و خواهیم دید که بخشی از آن، در عمیق‌ترین سطح، نیازمند این است که درصدد درک سایه برآییم.

بدون درک سایه، قادر نخواهیم بود به جریان کامل هم‌زمانی راه یابیم – همان سلسله رخدادهای هم‌زمان و به ظاهر معجزه‌آسایی که طی آن‌ها دری به روی زندگی‌مان گشوده می‌شود.

توضیحات تکمیلی

مشخصات فیزیکی
تعداد صفحات

304

مشخصات فنی
نویسنده

تاریخ انتشار

1398

بیشتر
وزن

350 گرم

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “کتاب هیچ چیز تصادفی نیست”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *