توضیحات
کتاب شجاعت (به انگلیسی: Courage) نوشته دبی فورد میباشد که توسط ناهید سپهرپور به فارسی ترجمه و توسط انتشارات بنیاد فرهنگ زندگی منتشر شده است.
در کتاب شجاعت آمده است:
چند بار احساس کردهاید که تمایل به انجام کاری ندارید؟ چند بار حد خود را پایین آوردهاید تا نقشی را ایفا کنید که هیچ بخشی از آن را دوست ندارید؟
چند بار درست همان موقع که میخواستید با صدای بلند فریاد بکشید، دهان خود را بستهاید با قدرت خود را به کسی بخشیدهاید که از صمیم قلب حامی منافع شما نبوده است؟
چند بار به جای انتخابی آگاهانه، تسلیم رفتاری ناگهانی یا از روی عادت شدهاید؟ چند بار به خودتان گفتهاید: «نمیتوانم. من به قدر کافی قوی نیستم. من آنقدر شجاع یا با اعتمادبهنفس نیستم که بتوانم به تمام آرزوهایم برسم.»
هرروز، با صدها انتخاب مواجه میشویم، انتخابهایی که یا به ما اعتمادبهنفس، قدرت و ارزش میدهند و یا چیزهایی را که بیش از همه دوست میداریم از ما میستانند.
ترسهای فلجکننده، اعتمادبهنفس سرکوبشده و شجاعت به فعل درنیامده، موانعی هستند که ما را از انتخابهای قدرتمند بازمیدارند؛ انتخابهایی که با بالاترین منافع و ژرفترین علایق ماهم صدا باشند.
در بسیاری از ما، احساس عدم شایستگی، اغلب تصمیمات ما در خصوص مسائل مالی، خانواده، جسم، وزن یا تصویر درونیمان را تحت تأثیر قرار میدهد.
نویسنده در کتاب شجاعت میگوید:
وقتی اعتمادبهنفس نداشته باشیم، احساس میکنیم شایستگی داشتن آنچه میخواهیم، گفتن حقیقت یا ایجاد آن تغییر زیربنایی که بنیان آینده ما را متحول میسازد، نداریم وقتی احساس ضعف، بیچارگی و ناتوانی میکنیم، قادر نیستیم افکار برخاسته از شکست، منفی بودن و ترس را که سد راه زندگی دلخواهمان هستند، از خود دور کنیم.
وقتی قدرت خود را نادیده میگیریم و آنچه را که قادر به انجام آن هستیم انکار میکنیم، تسلیم عادات، ترسها، وسوسههای ناگهانی و ناسالم خود و الگوی گذشته میشویم.
طوری عمل میکنیم گویی در واقع ضعف و ناامنی خود را باور داریم. البته، ممکن است این چرخه منفی در تمام بخشهای زندگی ما جریان نداشته باشد.
شاید در حوزه کاری یا در روابط خود موفق باشیم؛ اما بسیاری از ما در برخی از حوزههای زندگی، تسلط خود را از دست دادهایم، همان مواقعی که نمیتوانیم نیروی خود را جمع کنیم، بر ترسهای خویش غلبه کرده و به عمیقترین خواستههای خود دست پیدا کنیم.
هر بار که از روی ترس دست به انتخابی میزنیم، به این باور میرسیم که بیارزشیم، به قدر کافی خوب یا قوی نیستیم تا بتوانیم زمام زندگی، افکار، باورها و انتخابها و از همه مهمتر، آینده خود را به دست بگیریم.
هر بار که از روی ترس دست به انتخابی میزنیم، این باور را به ذهن خود القا میکنیم که بیچاره، ناامید و ناتوان هستیم، سه وضعیت عاطفی که ما را در احساس قربانی بودن گرفتار میکنند.
همچنین در پشت جلد کتاب شجاعت میخوانیم:
کتاب حاضر قدرتمندترین و کاربردیترین اثر دبی فورد میباشد. این اثر روشی به اثبات رسیده برای غلبه بر احساس ناامنی و ترس و آشکار ساختن شجاعتی است که در درونمان نهفته و همه ما باید آن را کشف و وارد زندگی کنیم.
وقتی خالی از اعتمادبهنفس باشیم، احساس میکنیم شایستگی رسیدن به خواستههایمان، بیان حقیقت و اتخاذ تصمیماتی که به زندگیمان بهبود میبخشند را نداریم.
وقتی احساس ضعف، بیچارگی یا ناتوانی بر ما چیره میشود، قادر نخواهیم بود افکار مبتنی بر شکست، منفی گرایی و ترس که در ذهن ما جا خوش کرده و ما را از پیشروی در مسیر زندگی و گام برداشتن در راستای عمیقترین خواستههایمان بازمیدارند را از خود دور کنیم.
دهههاست که دبی فورد به مردم کمک میکند تا خود را از کولهبار احساساتی که آنها را به گروگان گرفتهاند، رها سازد.
در کتاب شجاعت دبی فورد مسیری روشنگرانه برای متجلی ساختن اعتمادبهنفس و ابراز خویشتن راستین را پیش پای افراد میگذارد.
وقتی بیاموزیم که چگونه تمام ارکان وجود خویش، اعم از رخدادهای گذشته، اشتباهات، بدگمانیها، ضعفها و ترسهایمان را بپذیریم، متوجه میشویم آنچه ما را در چمبره احساس سردرگمی و ضعف نگاه میدارد، چیزی بیش از توهمات گذشته نیست.
دبی فورد، با معرفی هفت اصل راهنما، خوانندگان را به نحوی کارشناسانه کمک میکند تا ابتدا موانع رایجی که مانع از دستیابی ما به شجاعت در زندگی میشود و یا به ما احساس ترس و ناتوانی میدهد را شناسایی نموده و از دست آن رهایی یابیم.
مطالعهی این کتاب از دبی فورد را به شما پیشنهاد میکنیم.
هنوز بررسیای ثبت نشده است.